براي ثبت بهترين لحظه هاي با تو بودن

داشتن تو یعنی خود خود خوشبختی

نفس مامان داشتن تو یعنی هر چی بغلت کنی و ببوسی و فشارت بدی تو صدات در نمیاد ، فقط لپاتو یه هو باد میکنی و میگی بووووو  خوشبختی یعنی شب پشتتو میکنی به من و من میچسبم بهت و گوشه گردنتو میخورم تو هم یه نیمچه لبخند میزنی و باز خودتو شل میگیری تا من ادامه بدم و بعد همین جوری بازی بازی میخوابی   نفس مامان هر روز و هرثانیه شیرین تر و خوردنی تر میشی دیگه هرجا میریم امکان نداره خانمی تورو فشار نده یا باهات حرف نزنه تو هم که وروجک بدت نمیاد هرکی بوست میکنه دنبالش میکنی و بهش خیره میشی وای که چقدر خوردنی شدی  جدیدا مامان زهره دست دستی یادت داده با کلی ذوق و شوق دستاتو میاری بالا که بزنی به هم ولی نمیتونی ولی همین ذوق...
22 آذر 1394

سرکار رفتن من و بی تفاوتی تو و خیال راحت من

سلام مامانم آراد قشنگم بالاخره روز موعود فرا رسید و من رفتم سرکار و تو پیش مامان زهره موندی. توی راه خیلی سعی میکردم گریه نکنم و تا چشمام پر از اشک میشد سریع پاک میکردم.اون روز بابایی منو رسوند سر کار و بعدش هم اخبار لحظه ای از مامان زهره میگرفتم.ساعت 7 صبح بیدار شده بودی و تا از اتاق میای بیرون سرک میکشی اینور و اونور و توی آشپزخونه بعد هم از تو بغل مامان زهره تکون نمیخوری زرده تخم مرغتو کامل میخوری مامانی هم واستون آهنگ موتزارت میذاره و نهایت بعد از کلی بازی تا ساعت 11.30 تو بغل مامان میخوابی ظهر که من رسیدم انتظار داشتم بپری بغلم و صورتمو بخوری و ...ولی در کمال تعجب دیدم حاضر نبودی بغلم بیای حتی بغلت که کردم گریه افتادی که بری بغ...
14 آذر 1394
1